خاطره|شهید مدافع حرمی که دست فروشی میکرد
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید "سید محمدحسین میردوستی" سیزدهم تیرماه سال ۱۳۷۰ در تهران دیده به جهان گشود. اول آبان ماه سال ۱۳۹۴ همزمان با تاسوعای حسینی در هنگامه دفاع از حرم مطهر عمه سادات، حضرت زینب کبری (س) به فیض شهادت نائل آمد. از این شهید والامقام یک پسر به یادگار مانده است.
مادر شهید مدافع حرم شهید "سید محمدحسین میردوستی" در خاطره ای از او روایت میکند:
روی اسمش خیلی حساس بود. صدایش میزدم محمد میگفت بگو محمدحسین. محمدحسین که میگفتم میگفت بگویید آقا محمد حسین. به خاطر علاقهاش به اسم محمد بود که نام پسرش را هم محمد گذاشت. میگفت هرچندتا پسر هم که داشته باشم اسمشان را محمد میگذارم و همیشه اسم پسرش را آقا محمد یاسا صدا میکرد.
دیپلم که گرفت رشته نرم افزار قبول شد ولی نرفت. محمد حسین دوران دبیرستان هم کار میکرد. تابستانها از بازار با قیمت ارزان لوازم التحریر میخرید و در چهارشنبه و یکشنبه بازار نزدیک محل میفروخت. کار را عار نمیدانست با اینکه به پول احتیاج نداشت ولی دوست داشت روی پای خودش بایستد.
لوازم تحریر می فروخت و برای خواهرش عروسک میخرید. خیلی کم پیش میآمد پول تو جیبی به او بدهیم. همیشه محمدحسین خودش پول داشت و دستش در جیب خودش بود. تا دبیرستان فروشندگی میکرد، حساب و کتاب خرج یک هفتهاش را داشت. حتی وقتی اگر میخواست چیزی برای خودش بخرد که پول کم داشت نمیگفت برای من فلان چیز را بخرید، میگفت کمکم کنید خودم بخرم.
سربازی اش به خاطر اینکه پدرش جانباز بود، ده ماه بیشتر طول نکشید. بعد از سربازی در آزمون یگان ویژه صابرین شرکت کرد و قبول شد.
یگان صابرین یگانی هست که ماموریتهای خطرناک دارد. محمد حسین در درگیری پیرانشهر و زاهدان که شهدای زیادی هم دادند حضور داشت.
من هر لحظه آمادگی رفتن پسرهایم را به سوریه داشتم. از پیرانشهر که آمد گفت میخواهم بروم سوریه. آدم ناآگاهی نبودم که از وضعیت آن جا خبر نداشته باشم. میدانستم اگر برود ممکن است برنگردد، با این وجود نه من نه پدرش مخالفتی نکردیم فقط انتظار رفتنش به این زودی را نداشتیم.
انتهای پیام/